شاهین99

به گزارش "شاهین99"، بیست مردادماه 72 یکی از بهترین بازیکنان فوتبال ایران در دهه 90 متولد شد. در داماش تهران، داماش گیلان، تیم ملی نوجوانان، جوانان، نایمخن، تیم المپیک، تیم ملی بزرگسالان توپ زد و درست یک هفته قبل از تولد 22 سالگی اش به آلکمار پیوست. علیرضا جهانبخش. او دیروز بیست و دومین تولد خود را جشن گرفت. البته در هلند و دور از خانواده. صحبت ما با او متفاوت از گذشته است. از هر دری جز فوتبال. از تولدهای دوران کودکی اش تا آرزوهایی که داشت و برآورده نشد. از دوچرخه ای که در تولد 5 سالگی نصیبش شد تا پلی استیشنی که همیشه در حسرت داشتنش باقی ماند.

*****

_ بهترین کادوی تولدی که تا امروز گرفتی؟

کادوی خوب زیاد گرفته ام اما در روز تولدم هرگز به مسائل مالی فکر نمی کنم. پارسال یکی از هواداران خردسال نایمخن یک نقاشی به من داد که هرگز فراموشش نخواهم کرد. سانتینو ، پسر یکی از هم تیمی هایم عکس مرا کشیده بود و آن را به من داد تا یکی از بهترین کادوهای تولدم را دریافت کرده باشم. البته سال قبل یک اتفاق دیگر هم افتاد. یکی دو هفته پیش از تولدم ، خواهرزاده ام به دنیا آمد که این هم هدیه باارزشی بود.

_ تولد چند سالگی ات را هرگز فراموش نمی کنی؟

هیچ یک از تولدهایم را از یاد نمی برم. تولد برای من خاص نیست. فقط از اینکه می بینم برای اطرافیانم مهم هستم خوشحال می شوم. البته در طول چند سال اخیر همیشه هدیه خوب گرفته ام. مثلا دو سال قبل با نایمخن قرارداد بستم. پارسال دایی شدم و امسال هم به آلکمار رفتم.انشالله باز هم از این اتفاق ها در روزهای نزدیک به تولدم بیفتد.

_ بچه که بودی برایت جشن تولد می گرفتند؟

دو، سه تایش را دقیقا یادم هست. مثلا 5 سالگی یا 6 سالگی که می خواستم به مدرسه بروم. دو، سه سال اخیر هم که همیشه تولد گرفته ام.

_ دوران خردسالی یا نوجوانی دوست داشتی در روز تولدت چه هدیه ای به تو بدهند؟

پدرم چون در شرکت دوچرخه سازی کار می کرد در تولد 5 سالگی ام یک دوچرخه به من هدیه داد. البته همیشه دوست داشتم یک نفر برایم پلی استیشن بخرد اما هیچوقت به آرزویم نرسیدم. البته به کسی نگفتم اما واقعا گران بود و من هم در نوجوانی پول خریدش را نداشتم.

_ بهترین هدیه ای که امسال گرفتی؟

قرارداد جدیدم با آلکمار . این هدیه ای بود که از خدا گرفتم.

_ اول از همه چه کسی تولد 22 سالگی ات را به تو تبریک گفت؟

اولین تبریک را همیشه دوستان نزدیکم به من می گویند. خواهرم هم یکی دو روز قبل از تولد به من تبریک گفت.

_ از دوستان فوتبالی ات چه کسی تولد امسالت را تبریک گفت؟

از بچه های تیم ملی سروش رفیعی و مرتضی پورعلی گنجی به من تبریک گفتند. هادی محمدی هم که از دوستان قدیمی ام است و این فصل در ذوب آهن بازی می کند به من تبریک گفت.

_ تولد کدام هم تیمی ات را تبریک می گویی؟

هر کدام را که یادم بماند تبریک می گویم. البته اعتراف می کنم که روزهای تولد دوستان و نزدیکانم خیلی خوب در ذهنم نمی ماند. نمی دانم چرا اما خیلی اوقات تصمیم می گیرم که روزها را یادداشت کنم اما یادداشتش هم از یادم می رود.

_ در هلند جشن تولد گرفتی؟

یکی دو روز قبل دو تا از دوستان نزدیکم یک کیک گرفتند و از نایمخن پیش من آمدند تا جشن تولد کوچکی بگیریم. باشگاه آلکمار نیز یک جشن برایم گرفت که جالب بود.

_ خصوصیات متولدین مرداد؟

مهربان، مغرور و فکر می کنم بدقول. خودم که خیلی بدقول هستم. نکته ای که همه دوستانم می دانند. البته از وقتی به هلند آمدم سعی کردم خوش قول باشم و عادتم را ترک کنم. مردادی ها کمی هم احساسی هستند و خیلی دلسوز.

_ تا چندمین تولدت بازی می کنی؟

الان دهمین تولدم است که دارم بازی می کنم. جواب این سوال شما سخت است اما به امید خدا 10،11 تولد دیگر. تا حدود 32،33 سالگی کافی است.

_ صمیمی ترین دوست فوتبالی ات سردار آزمون است. تاریخ تولد او را می دانی؟

اگر اشتباه نکنم سردار متولد بهمن ماه است.

_ دیدی یادت نبود...

چرا. سردار بهمن ماهی است.

_ سردار متولد 11 دی 73 است.

یعنی اشتباه کردم؟ گفتم که تاریخ تولدها یادم نمی ماند. حتی روز تولد نزدیکان خودم هم از یادم می رود.

_ سردار به تو تبریک گفت؟

نه. فکر می کنم یادش رفته.

_ ناراحت نیستی؟

چرا باید ناراحت باشم؟ حتما فراموش کرده.

_ تا به حال در روز تولدت اردو بوده ای؟

یک بار اردوی تیم ملی جوانان بودیم. زمان مربیگری اکبر محمدی. یادم هست که برایم جشن گرفتند و سورپرایزم کردند. یک تابلو هم از طرف کل بچه های تیم به من دادند که اسم همه روی آن نوشته شده بود. کار قشنگی بود و آن تابلو را هنوز هم نگه داشته ام.

_ در روز تولدت بازی داشته اید؟

بازی که نه.

_ سال بعد و در روز 20 مرداد دوست داری چه هدیه ای بگیری؟

جواب این سوال سخت است اما جدا از خواسته های شخصی، دوست دارم با آلکمار قهرمان هلند شوم. چون این پتانسیل را در تیم می بینم و این می تواند بهترین هدیه فوتبالی ام باشد.

_ سقف آرزوهایت؟

( مکث ) آرزوهایم سقف ندارد ولی به دوردست ها فکر می کنم. اینکه اسم یک تیم را بگویم که دوست دارم آنجا بازی کنم سخت است اما یکی از اهدافم بازی در چمپیونزلیگ است.

_ مصاحبه را خودت تمام کن...

مصاحبه متفاوتی بود و مرا به گذشته برد. فقط دوست دارم که یک جشن تولد را کنار خانواده و دوستان نزدیکم باشم. در این سه، چهار سال اخیر که این اتفاق نیفتاده اما امیدوارم که در آینده چنین روزی را تجربه کنم.